دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ(Digital Marketing) یکی از جذاب ترین حوزه های بازاریابی است که این روزها بر سر زبان ها افتاده و افراد زیادی را هم برای کسب درآمد شخصی و هم برای کسب درآمد سازمانی و یا فراتر به خود جذب کرده است.
اینکه دیجیتال مارکتینک چیست، چه ابزارهایی دارد و کاربرد هر یک کدام است را در این مقاله فرا می گیریم و یک گام به درآمدزایی از این حوزه جذاب و پرکاربرد نزدیک تر می شویم 🙂
تاریخچه دیجیتال مارکتینگ
عبارت و مفهوم دیجیتال مارکتینگ از سال 2000 معروف شد، اما تاریخچه دیجیتال مارکتینگ به سال های بسیار دورتر برمی گردد. اولین سیگنال های رادیویی توسط گولیلمو مارکونی مخترع اولین دستگاه انتقال بیسیم سیگنال، که رادیو را اختراع کرد منتشر شد و تنها کمی بعد از معرفی اختراع او در انگلستان، سیگنال های بیشتری منتقل شد.
با اینکه ده سال طول کشید تا رادیو به صورت عمومی در اختیار مردم قرار گرفته شود، اما تنها زمان کمی کافی بود تا سازندگان این محصول متوجه شوند که می توانند از طریق آن به فروش محصولات بپردازند.
اولین پخش زنده رادیویی در دنیا در سال 1910، پخش اجرای یک مراسم اپرا در ساختمان متروپولیتن شهر نیویورک بود و بلافاصله بعد از آن مردم شروع به خرید بلیط نمایش های اپرا کردند.
بنابراین در جامعه ای که روز به روز به سمت دنیای مجازی پیش می رود هر کسب و کاری لازم است حضور فعال و مستمری در فضای مجازی داشته باشد و استراتژی های دقیق و مناسب دیجیتال مارکتینگ را تدوین کند.
فراگیری اصول دیجیتال مارکتینگ در کنار دانش، نیاز به تجربه هم دارد، این دانش هر لحظه در حال تغییر و تحول است. دیجیتال مارکتینگ از تکنولوژی های روز، در راستای دستیابی به جدیدترین شیوه های تعامل با مشتریان استفاده می کند و با کمترین هزینه امکان فروش هر چه بیشتر محصولات و خدمات را فراهم می آورد.
به کمک دیجیتال مارکتینگ و تنها با چند کلیک می توان به بازار هدف و مشتریان بالقوه دست پیدا کرد، از این رو استفاده از دیجیتال مارکتینگ به یک ضرورت در دنیای امروز تبدیل شده است.
دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی همواره به معنای ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان درست است.
تعریف دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ به مجموعه فعالیت ها و تلاش هایی که با استفاده از دستگاه های الکترونیکی و اینترنت جهت تبلیغ محصولات و خدمات با استفاده از ابزارهای دیجیتالی صورت می گیرد، گفته می شود.
بر این اساس بازاریابی دیجیتال هم به صورت آنلاین و هم به شکل آفلاین قابل اجراست. در واقع تمام فعالیت هایی که به منظور تبلیغ محصولات، خدمات، برندها و بررسی رفتار مشتری در بستر اینترنت انجام می شود، دیجیتال مارکتینگ محسوب می شود.
برخلاف بازاریابی سنتی، مشتریان در دیجیتال مارکتینگ بیشترین اهمیت را دارند. کسب و کارها از موتور جستجوی گوگل، بازاریابی شبکه های اجتماعی، بازاریابی محتوایی، بازاریابی ایمیلی و موبایلی و وب سایت ها به عنوان اهرمی برای دستیابی به مشتریان فعلی و آتی (بالقوه و بالفعل) خود استفاده می کنند.
پس دیجیتال مارکتینگ به معنی استفاده گسترده از تاکتیک های دیجیتالی و کانال ها برای ارتباط با مشتریان در فضای آنلاین ( جایی که بیشتر مشتریان وقت خود را سپری می کنند) است.
دیجیتال مارکتینگ در یک کلام یعنی بازاریابی با ابزارهای دیجیتال. دیجیتال مارکتینگ نوعی از بازاریابی محصولات یا خدمات است که با استفاده از فناوری های دیجیتال و عمدتا در اینترنت، از جمله تلفن های همراه و دیگر صفحات نمایش مثل کامپیوتر و هر رسانه دیجیتال دیگر انجام می شود.
شبانه روزی و بی وقفه بودن آن و قابلیت ایجاد تغییرات به صورت به روز، باعث شده این نوع تبلیغات به خصوص زمانی که شرکت ها از لحاظ منابع مالی با مشکل مواجه هستند کاملا پررنگ تر می شود.
در واقع دیجیتال مارکتینگ به معنای استفاده از همه ابزارهای دیجیتال مثل وب سایت، اپلیکیشن، تبلیغات آنلاین (ادورز مارکتینگ)، شبکه های اجتماعی، سئو، بازاریابی اینترنتی و بازاریابی موبایلی، برای هدف مشخصی به اسم دیجیتال مارکتینگ یا بالا بردن فروش با برندسازی می باشد.
تفاوت بازاریابی آفلاین (سنتی) با دیجیتال مارکتینگ
اما دیجیتال مارکتینگ با روشهای قدیمی یا سنتی بازاریابی چه تفاوتی دارد؟ تفاوت اصلی این دو نوع از بازاریابی در این است که کمپینهای دیجیتال مارکتینگ منحصراً از طریق کانالهای دیجیتال اجرا میشوند و همین ویژگی باعث میشود که کنترل، ابزارها و اطلاعات بهتر و بیشتری برای آنالیز بازدهی کمپین بازاریابی در دسترس بازاریاب قرار بگیرد.
درواقع، دیجیتال مارکتینگ با بهرهبرداری از کانالهای مختلفی که مشتریان امروزی بیشتر وقت خود را در آنها میگذرانند معنی پیدا میکند و شکل میگیرد. از خود وبسایت گرفته تا تبلیغات دیجیتال، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و موارد مشابه، طیف گستردهای از تاکتیکها و روشها را می توان در زیر چتر دیجیتال مارکتینگ قرار داد.
تفاوت بازاریابی درونگرا با دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی درونگرا و دیجیتال مارکتینگ در ظاهر مشابه هم به نظر میرسند؛ اساساً بستر هر دو فضای دیجیتال است و هر دو بر روی تولید محتوا برای مصرف مردم تمرکز دارند. پس چه تفاوتی بین بازاریابی درونگرا و دیجیتال مارکتینگ وجود دارد؟
عبارت «دیجیتال مارکتینگ» بین تاکتیکهای بازاریابی کشش و فشار (Pull و Push، که میتوانیم از آنها به عنوان روشهای درونگرا و برونگرا نیز یاد کنیم) تمایزی قائل نمیشود. در واقع، هر دوی اینها را میتوان در زیر چتر دیجیتال مارکتینگ جای داد.
با استفاده از تاکتیک های دیجیتال مارکتینگ برونگرا تلاش میکنیم تا یک پیام بازاریابی را بدون توجه به تناسب یا خوشایند بودن آن، مستقیماً و تا جایی که امکان دارد در برابر دیدگان کاربران آنلاین بیشتری قرار دهیم.
به عنوان مثال، تبلیغات بنری قالباً زننده ای که در بالا و حاشیه بسیاری از وبسایت ها مشاهده میکنید تلاشی است در جهت فروش محصولات یا خدمات خاصی با استفاده از استراتژی فشار به افرادی که لزوماً تمایل یا آمادگی پذیرش آن را ندارند.
در طرف مقابل، بازاریابهایی که به سراغ تاکتیکهای دیجیتال مارکتینگ درونگرا میروند با استفاده از محتوای سودمند و متناسب با نیازها و خواستههای مشتری هدف، نظر وی را به سمت وبسایت خود و در نهایت خرید جلب میکنند.
یکی از سادهترین و در عین حال موثرترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ درونگرا، وبلاگ است. یک وبلاگ به روز و هدفمند این امکان را برای شما فراهم میکند تا مشتریان ایده آل خود را پیدا کنید.
و مورد آخر اینکه دیجیتال مارکتینگ درونگرا، مجموعه ای از روشهای مختلف است که با استفاده از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ در جهت جذب، درگیرسازی و رضایتمندی مشتریان آنلاین تلاش میکند. از طرف دیگر، دیجیتال مارکتینگ یک عبارت جامع است که هر نوع تاکتیک دیجیتال مارکتینگ دقیق را بدون توجه به درونگرایی یا برونگرایی آن در برمیگیرد.
دیجیتال مارکتینگ چه مزایایی دارد؟
دیجیتال مارکتینگ بر خلاف بیشتر روشهای سنتی و آفلاین، امکان مشاهده نتایج دقیق در هر لحظه را برای بازاریاب فراهم میکند. اگر در یک روزنامه تبلیغ گذاشته باشید به خوبی میدانید که تخمین تعداد افرادی که به آن صفحه مراجعه و به تبلیغ شما توجه کردهاند، چقدر دشوار است.
در واقع، هیچ روش مطمئنی برای اطلاع از اینکه آیا آن تبلیغ مسبب به سرانجام رسیدن هیچ فروشی بوده یا خیر وجود ندارد.
در طرف مقابل، با استفاده از دیجیتال مارکتینگ عملاً میتوانید مقدار بازگشت سرمایه (ROI) تک تک ابعاد اقدامات بازاریابی خود را بسنجید. به عنوان نمونه:
سنجش ترافیک وبسایت
در دیجیتال مارکتینگ با استفاده از نرمافزارهای مخصوص آنالیزی که در سیستمهای بازاریابی تعبیه شدهاند، میتوانید تعداد دقیق افرادی که از صفحه مورد نظرتان بازدید کردهاند را در هر لحظه مشاهده کنید. علاوه بر این، تعداد صفحات بازدید شده توسط هر کاربر، دستگاهی که از آن استفاده کرده و مبدأ ورودی به وبسایت شما نیز قابل مشاهده است.
اما این اطلاعات چه فایده ای دارد؟ داشتن این اطلاعات به شما کمک میکند تا مثلاً بسته به تعداد بازدیدکنندگانی که از هر یک از روشهای اجرا شده دریافت کردهاید، برای صرف هزینه روی کانالهای مختلف دیجیتال مارکتینگ اولویتبندی کنید. به عنوان نمونه، چنانچه فقط 10 درصد از ترافیک شما ناشی از جستجوی طبیعی باشد، متوجه میشوید که برای افزایش این درصد باید بیشتر بر روی سئو تمرکز کنید.
شناخت و نحوه تعامل مشتری با برند قبل از تعامل وی با یک کارشناس فروش یا انجام خرید در بازاریابی سنتی یا آفلاین بسیار دشوار یا حتی غیرممکن است؛ اما در دیجیتال مارکتینگ قبل از آنکه مشتری به پایان فرآیند فروش برسد یا از دست برود میتوانید رویه ها و الگوهای رفتاری وی را به زیر ذره بین ببرید و لذا در همان مراحل ابتدایی تصمیمات آگاهانه تری در رابطه با جذب او بگیرید.
سنجش عملکرد محتوا و تولید مشتری راغب
فرض کنیم که یک بروشور تهیه کرده اید و آن را در صندوق پست مردم انداخته اید. البته که این بروشور هم یکی از قالبهای محتواست، اما از آن قالبهای سنتی و آفلاین. مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که اصلاً نمیتوانید متوجه بشوید که چند نفر بروشور شما را خواندهاند و چند نفر آن را مستقیماً راهی سطل زباله کردهاند. حالا تصور کنید که همان بروشور را در وبسایت تان قرار دادهاید
در این حالت میتوانید دقیقاً متوجه بشوید که چند نفر آن را مشاهده کردهاند و حتی میتوانید با قراردادن یک فرم در صفحه دریافت بروشور، اطلاعات تماس کاربران را نیز به دست بیاورید؛ بنابراین نه تنها میتوانید تعداد افرادی که به محتوای شما علاقمند بودهاند را مشخص کنید، بلکه اطلاعات مشتریان راغب واجد شرایط و آماده به خرید را نیز دریافت خواهید کرد
مدلسازی تخصیص (Attribution Modeling)
وجود یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ مؤثر در کنار ابزارها و تکنولوژیهای مناسب، امکان زیر نظر گرفتن همه معاملات به ثمر رسیده را از اولین رابطه مشتری با کسبوکارتان تا به انتها فراهم میکند.
این فرآیند که به آن مدلسازی تخصیص میگوییم به شما اجازه میدهد تا روندها و الگوهای رفتاری مشتریان در تحقیق و خرید محصولاتتان را شناسایی کنید و درنتیجه، برای انتخاب بخشهایی از استراتژی بازاریابی و چرخه فروشتان که به توجه بیشتر یا اصلاح و بهبود نیاز دارند و انجام اقدامات مقتضی، تصمیمات آگاهانه، حساب شده و سودمندتری بگیرید.
توجه داشته باشید که وجود یک پیوند محکم فی مابین بازاریابی و فروش اهمیت فراوانی دارد. یک گزارش آماری نشان میدهد که شرکتهایی که بخشهای بازاریابی و فروش هماهنگی دارند، شاهد یک رشد سالانه 20 درصدی هستند، در حالیکه میزان درآمد شرکتهایی که در این زمینه ضعف دارند هر سال 4 درصد کاهش پیدا میکند.
لذا با ایجاد هماهنگی بین اقدامات و بخشهای بازاریابی و فروش و همچنین بهبود فرآیند خرید مشتری به کمک فناوریهای دیجیتال مارکتینگ، بر درآمد کسبوکار و موفقیت آن تأثیر مثبتی خواهید گذاشت.
آیا دیجیتال مارکتینگ مناسب همه شرکت ها و کسبوکارها است؟
دیجیتال مارکتینگ میتواند برای هر کسبوکاری و در هر زمینهای مثمر ثمر باشد. در عین حال، اگر به دنبال استفاده از این نوع از بازاریابی هستید، لازم است که پرسونای مشتری (Persona) را تعریف کنید تا نیازهای مخاطب هدف مشخص شود و سپس متناسب با آن پرسونا محتوای سودمند تولید کنید. با این حال، منظور ما این نیست که همه کسب وکارها باید از سبک و سیاق یکسانی در دیجیتال مارکتینگ خود استفاده کنند. به عنوان نمونه، معمولاً انجام دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکارهای B2B و B2C اقدامات متفاوتی را میطلبد.
دیجیتال مارکتینگ B2B
B2B مخفف Bussines to Bussines می باشد. اگر شرکت شما B2B است، به این معنی که خدمات یا محصولات خود را به کسب وکارهای دیگر ارائه میکنید، اقدامات دیجیتال مارکتینگ شما باید حول محور تولید مشتری راغب آنلاین بچرخد و هدف نهاییتان این باشد که با کارشناسان فروش شرکت تماس گرفته شود. به همین دلیل، بازاریابی شما باید روی جذب و تبدیل باکیفیتترین لیدها از طریق وبسایت و سایر کانالهای دیجیتال مارکتینگ تمرکز داشته باشد.
برای فعالیت در خارج از وبسایتتان بهتر است که تلاش های خود را روی کانالهای کسب وکار محوری مانند لینکدین (که جامعه کاربران هدف تان بیشتر در آن حضور دارند) متمرکز کنید.
دیجیتال مارکتینگ B2C
B2C مخفف Bussines to Customer می باشد. اگر شرکت شما B2C است و مشتری هدفتان نه یک کسب وکار، بلکه مصرفکننده نهایی است، معمولاً بسته به بازه قیمتی محصولات یا خدماتی که ارائه میدهید، هدف شما جذب مردم به سمت وبسایت و تبدیل آنها به مشتری است، بدون اینکه ضرورتاً نیازی به تماس یا گفتگو با کارشناسان فروش باشد.
به همین دلیل، احتمالاً روی مشتری راغب یا لید به معنای سنتی آن کمتر تمرکز میکنید و بیشتر روی سرعت بخشیدن به فرآیند خرید مشتری (اصطلاحاً Customer Journey یا سفر مشتری)، از لحظه ورود به سایت تا انجام خرید نهایی، تمرکز خواهید داشت. این غالباً به معنی نیاز به تمرکز بیشتر بر روی محصول در مراحل بالاتر قیف بازاریابی و محتوا خواهد بود و معمولاً به فراخوان به عملهای (CTA) قوی تری نیاز خواهید داشت.
غالباً برای کسب وکارهای B2C استفاده از کانالهایی مانند اینستاگرام و پینترست، در مقایسه با بسترهای کسب وکار محور، موثرتر است.
تکنیک ها و نمونه ای از دیجیتال مارکتینگ
یک بازاریاب دیجیتال مارکتینگ خوب یا کسی که به هر نحوی در این زمینه فعالیت میکند باید درک روشن و درستی از تأثیر انواع مختلف دیجیتال مارکتینگ بر تحقق اهداف اصلی خود داشته باشد؛ به عبارت دیگر، به منظور بهرهبرداری حداکثری از روشها و کانالهای رایگان و پولی دیجیتال موجود و اجرای کمپین ها و سیاست های موثرتر باید بدانید که به دنبال چه چیزی هستید و برنامه داشته باشید.
به عنوان مثال، مسئول بازاریابی محتوایی میتواند با هدف تولید مشتری راغب یا لید (Lead)، یک مجموعه از پستهای وبلاگی را از یک کتاب الکترونیکی که اخیراً تولید شده، تنظیم و منتشر کند.
پس از آن، مسئول بازاریابی شبکههای اجتماعی از طریق پستهای معمول و روشهای پولی به تبلیغ این مجموعه در حساب های شرکت در رسانههای اجتماعی میپردازد. در این میان، مسئول ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی میتواند یک کمپین ایمیلی به راه بیندازد و مثلاً برای آنهایی که کتاب مزبور را دریافت کرده اند، اطلاعات بیشتری را در رابطه با شرکت یا محصول ارسال کند.
در ادامه، در مورد این کارشناسان یا به عبارت بهتر، بازاریاب های دیجیتال بیشتر سخن خواهیم گفت، اما پیش از آن باید با انواع دیجیتال مارکتینگ آشنا شویم.
انواع روشها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ
در اینجا به سراغ معرفی رایج ترین ابزارها و روش های دیجیتال مارکتینگ یا کانالهای مرتبط با هر یک از آنها میرویم.
-
بهینهسازی برای موتورهای جستجو (SEO یا سئو)
سئو (SEO) یعنی بهینهسازی وبسایت برای کسب جایگاه «rank» ، در صفحات نتایج موتورهای جستجو، از جمله گوگل و طبیعتاً افزایش ترافیک ارگانیک یا طبیعی (رایگان) است. از جمله کانالهایی که باید روی سئوی آنها کار کنید می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-
وبسایت
-
وبلاگ
-
اینفوگرافیک
-
بازاریابی محتوایی
عبارت بازاریابی محتوایی (Content Marketing) به تولید و ترویج محتوا با هدف ایجاد آگاهی نسبت به برند (Brand Awareness)، رشد ترافیک، تولید مشتری راغب و در نهایت تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل اشاره دارد. ستون اصلی دیجیتال مارکتینگ، تولید محتواست. شکم گوگل را با محتوا پر کنید تا معجزه آن را ببینید. کانالهایی که میتوانند در استراتژی بازاریابی محتوایی شما نقش داشته باشند عبارتند از:
- پستهای وبلاگ
- کتابهای الکترونیکی و مقالات
- اینفوگرافیک
- بروشورها و کاتالوگهای اینترنتی
- بازاریابی در شبکههای اجتماعی
از طریق بازاریابی در شبکه های اجتماعی (Social Media Marketing یا بازاریابی رسانههای اجتماعی) برند و محتوای خود را در شبکههای اجتماعی ترویج و تبلیغ میکنید تا آگاهی نسبت به برند، ترافیک وبسایت و مشتریان راغب کسب و کارتان افزایش پیدا کند. در این راستا میتوانید از کانالهایی همچون فیسبوک، توییتر، لینکدین، اینستاگرام و پینترست استفاده نمایید.
برای اینکه در خصوص بازاریابی در شبکه های اجتماعی بیشتر بدانید حتماً مقاله سوشال مدیا مارکتینگ را مطالعه نمایید
-
تبلیغات کلیکی
PPC (Pay-Per-Click) یا تبلیغات کلیکی یکی از روشهای پولی جذب ترافیک به سمت وبسایت است. به بیان ساده، در این روش فقط هر بار که روی تبلیغ شما کلیک میشود به تبلیغ کننده پول میدهید.
یکی از رایجترین و محبوبترین انواع تبلیغات کلیکی، AdWords گوگل است. به کمک AdWords میتوانید تبلیغ صفحه موردنظر خود را در ابتدا یا انتهای برگههای نتایج جستجو قرار بدهید. از جمله کانالهای دیگر PPC میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
تبلیغات پولی فیسبوک
-
Promoted Tweets در توییتر
-
Sponsored Messages در لینکدین
-
همکاری در فروش (Affiliate Marketing)
افیلیت مارکتینگ که با عناوین بازاریابی مشارکتی، پورسانتی، رابطه مند یا همکاری در فروش نیز شناخته میشود، نوعی از تبلیغات عملکرد محور است که از طریق آن در ازای تبلیغ و فروش محصولات و خدمات دیگران پورسانت دریافت میکنید. برخی از کانالهای مطرح افیلیت مارکتینگ عبارتند از:
- نمایش تبلیغات ویدیویی از طریق YouTube Partner Program
- دریافت لینک مخصوص از سیستمهای همکاری در فروش و ارسال آن در حسابهایی که در شبکههای اجتماعی مختلف دارید.
-
تبلیغات همسان یا بومی (Native Advertising)
تبلیغات بومی یا همسان به آن دسته از تبلیغاتی اطلاق میشود که در دل محتوای یک وبسایت یا اپ قرار میگیرد و به عبارتی با آن در می آمیزند. از جمله بهترین نمونههای این نوع از تبلیغات میتوان به رپورتاژ آگهی و لینکهای اسپانسر شده اشاره کرد.
-
اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
منظور از اتوماسیون بازاریابی، نرمافزارهایی است که باعث انجام خودکار فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ شما میشوند. بسیاری از فعالیتهای تکراری بازاریابی که معمولاً به صورت دستی انجام میشوند را میتوان به دست این سیستمها سپرد، از جمله:
- ارسال خبرنامههای ایمیلی
- زمانبندی برای ارسال خودکار پست در شبکههای اجتماعی
- بهروزرسانی فهرست تماسها
- سازماندهی فرآیند پرورش مشتری راغب (Lead-nurturing)
- نظارت بر کمپینهای بازاریابی و گزارشگیری
- بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی یکی از مقرون به صرفهترین روشها برای ارتباط کسب وکار با مخاطبان خود است. غالباً از ایمیل برای ترویج و تبلیغ محتوا، تخفیفها و رویدادهای مختلف و همچنین هدایت مردم به سمت وبسایت استفاده میشود. به عنوان نمونه میتوانید ایمیلهایی از این دست را برای مخاطبان خود ارسال کنید:
- خبرنامه برای مشترکان وبلاگ
- ایمیلهای پیگیری برای بازدیدکنندگانی که آیتم خاصی را دانلود کردهاند
- ایمیل خوشامدگویی به مشتری
- ارسال پیشنهادات ویژه جهت خرید در ایام خاص برای مشتریان وفادار
- ارسال زنجیره وار نکات و محتوای سودمند برای پرورش مشتری راغب.
- روابط عمومی آنلاین (Online PR)
روابط عمومی آنلاین تلاشی است در جهت کسب و تقویت جایگاه کسب وکار و افزایش پوشش خبری آن در نشریات دیجیتال، وبلاگها و سایر وبسایتهای محتوا محور.
روابط عمومی آنلاین کاملاً به روابط عمومی سنتی شباهت دارد، اما در فضای دیجیتال اجرا میشود. از جمله کانالهایی که در راستای موثرتر کردن روابط عمومی خود میتوانید از آنها استفاده کنید عبارتند از:
- ارائه گزارش در شبکههای اجتماعی و تعامل با نظرات کاربران
- تعامل با نقد و نظراتی که در وبسایت های مختلف در رابطه با شرکت شما درج شده
- تعامل با نظراتی که در وبسایت یا وبلاگ خودتان ثبت شده
- بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
بازاریابی درونگرا، ربایشی یا جاذبهای، به استفاده از کانالهای مختلف دیجیتال مارکتینگ برای دسترسی به مشتریان جدید اشاره دارد؛ به عبارت دیگر، دیجیتال مارکتینگ روشی برای جذب مشتری به سمت محصولات و خدمات کسب وکار از طریق روش های مختلف دیجیتال مارکتینگ و بهخصوص بازاریابی محتوایی است.
در این نوع از بازاریابی با ارائه اطلاعاتی که برای مشتری واقعاً ارزشمند و سودمند است (مثلاً در خبرنامهها، وبلاگ و شبکههای اجتماعی)، تجربه بهتری را برای وی رقم میزنیم و اعتمادسازی میکنیم.
نکتهای که در اینجا باید به آن توجه داشته باشید این است که استفاده مؤثر از هر یک از این کانالها و روشها مستلزم برنامهریزی و داشتن چیزی به نام «استراتژی دیجیتال مارکتینگ» است.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
استراتژی دیجیتال مارکتینگ یک برنامه دقیق و توأم با جزئیات فراوان در رابطه با چگونگی بهرهبرداری از کانالهای مختلف دیجیتال مارکتینگ در راستای تحقق اهداف کسب وکار است.
در هنگام طراحی یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ باید به کانالهای مورد نظر، منابع لازم (نیروی انسانی، زمان و پول) برای هر کانال و نتایج موردنظر توجه داشته باشید.
یکی از اشتباهات رایجی که بسیاری از مدیران دیجیتال مارکتینگ یا صاحبان کسب وکارهای مختلف مرتکب میشوند این است که بدون هیچ برنامه خاصی سعی میکنند تا همه چیز را در آن واحد انجام بدهند و عموماً روی کانالهایی سرمایهگذاری میکنند که با کسب وکار آنها سنخیتی ندارد. لذا در نهایت به هیچ نتیجهای نمیرسند.
در این بخش شما با مراحلی که برای تدوین استراتژی خود نیاز دارید آشنا می شوید.
مرحله 1: داشتن یک وبسایت خوب
اولین گام، ایجاد یک وب سایت سریع و سازگار با موبایل (Mobile friendly) است. این وبسایت باید برای معرفی شرکت و محصولات آن چندین صفحه فرود (landing page) یا صفحه ی فروش داشته باشد.
مرحله 2: توجه به سئو و بهینهسازی سایت
مرحله بعدی، انجام اقدامات مربوط به سئو و شناسایی مواردی است که باید برای سئو بهینهسازی شوند. ابتدا باید به سراغ امور فنی سئو بروید و سپس سئوی داخلی (On-Page SEO) و پس از آن سئوی خارجی (off-Page SEO) را مدنظر قرار دهید.
مرحله 3: اجرای بازاریابی محتوایی
با توجه به نتایج تحقیقات جامعی که درباره کلمات کلیدی انجام دادهاید و یافتههای ارزیابیهای خود، باید برنامهای برای بازاریابی محتوا تهیه و تنظیم کنید که شامل موارد زیر باشد:
- چه انواعی از محتوا باید تولید شود؟ (متنی، ویدیویی…)
- زمان انتشار آن محتوا (تقویم انتشار)
- چگونگی تبلیغ و ترویج محتوا (مثلا با استفاده از شبکههای اجتماعی، ایمیل و PPC)
- استفاده از کامنت مارکتینگ
مرحله 4: بازاریابی در شبکههای اجتماعی
برای افزایش آگاهی مردم نسبت به برند و فروش، از شبکههای اجتماعی بهرهبرداری کنید. با تعریف شخصیت یا به اصطلاح، پرسونای (persona) مشتری ایده آل، بررسی کنید که کدام شبکههای اجتماعی برای بازاریابی کسب وکار شما مناسب هستند و برای انتشار محتوا در آن شبکه ها یک تقویم انتشار تنظیم کنید.
همزمان فهرستی از افراد محبوب و تاثیرگذار (اینفلوئنسرهای) شبکههای اجتماعی منتخب تهیه کنید که احتمال میدهید که به محصول شما یا نسبت به اشتراکگذاری محتوای شما در شبکههای اجتماعی رغبت داشته باشند.
مرحله 5: اجرای بازاریابی ایمیلی
با استفاده از چندین فراخوان به اقدام یا عمل، در قسمتهای مختلف وبسایت و حسابهای شبکههای اجتماعیتان، ساختن یک فهرست ایمیل را آغاز کنید. به عنوان مثال میتوانید با ترغیب کاربران به ثبت نام برای دریافت خبرنامه یا دانلود یک آیتم رایگان و یا شرکت در یک دوره آزمایشی رایگان، آدرس ایمیل آنها را دریافت کنید.
مرحله 6: استفاده از تبلیغات PPC
همزمان با فعالیتهای بالا یک کمپین کلیکی در گوگل AdWords هم داشته باشید و افرادی که کلمات کلیدی مرتبط با محصولات تان را جستجو میکنند را هدف قرار بدهید.
مرحله 7: سنجش و آنالیز نتایج
اطمینان پیدا کنید که Google Analytics در وبسایت شما فعال است و پیکربندی آن به درستی انجام شده و این امکان را دارید که بازده هر یک از مراحل بالا را به دقت بسنجید.
یک فایل اکسل باز کنید و برای هر مورد جزئیاتی در رابطه با هزینه ها، تعداد بازدید، تعداد تبدیل (به مشتری بالفعل)، افرادی که تماس گرفتهاند و موارد مقتضی دیگر را اضافه کنید.
آنچه که در اینجا به عنوان نمونه ذکر شد، خلاصهای از چیزهایی است که یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ باید شامل آنها باشد. اگر کسب وکار کوچکی دارید و منابع موجود بسیار محدود است، شاید قادر به اجرای تمامی این مراحل نباشید. در اینصورت باید یک رویکرد مرحله به مرحله داشته باشید و با وبسایت، سئو و بازاریابی محتوا شروع کنید. پس از مدتی شاهد افزایش ترافیک و درآمد خواهید بود و سپس میتوانید ابزارها و روشهای دیگری را هم به استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود اضافه کنید.
معمولا با استفاده از دیجیتال مارکتینگ احساس می کنید که سریع تر از بازاریابی سنتی به نتیجه می رسید، اما غالبا این تصویر به دلیل امکان و آسان تر بودن سنجش نتایج اقدامات انجام گرفته است.
در واقع، باید توجه داشته باشید که به ثمر نشستن اقدامات شما، در نهایت به ابعاد و کارآمدی استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما بستگی دارد. اگر به منظور شناسایی نیازهای مخاطب برای تهیه پرسوناهای جامع وقت بگذارید و با هدف جذب و تبدیل آن مخاطبان به مشتری بر روی تولید محتوای با کیفیت تمرکز کنید، احتمالا در طول شش ماه نتایج قابل ملاحظه ای را به دست خواهید آورد.
خدمات دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ به عنوان یک رشته مادر در نظر گرفته می شود و دارای زیر شاخه های بسیاری می باشد .
که این زیر شاخه ها برای هدف های خاصی معماری شده اند .
گاه فردی دنبال بهبود رتبه ی وبسایت خود در گوگل است ، گاه فردی میخواهد تعداد مشتریان خود را افزایش دهد ، گاه میخواهد برند و یا کسب و کار خود را به دیگران معرفی کند و چندین هدف نظیر آن. اما در حالت کلی می توان گفت هدف مشترکی میان تمامی افراد وجود دارد که به برای رسیدن به آن هدف سراغ خدمات دیجیتال مارکتینگ آمده اند . آن هدف چیزی نمی تواند باشد جز، رسیدن به درآمد.
۱۰ تا از مهم ترین خدمات دیجیتال مارکتینگ
-
افزایش ترافیک سایت
افزایش بازدید سایت به صورت طبیعی که باعث بیشتر دیده شدن و در نتیجه ورودی بیشتر کاربران و در موجب فروش و درآمد می شود . هرچه ترافیک سایت بالاتر باشد ، سهم بیشتری از کاربران نصیب شما خواهد شد و از جایگاه خود را نسبت به رقیبتان بهتر خواهید کرد .
-
تبدیل کار به مشتری
پس از کسب ترافیک و ورود کاربران به سایت شما با تکنیک هایی باید کاربران را به خرید ترغیب کرده و آنها را به مشتری تبدیل کنیم . تکنیک هایی نظیر بازاریابی محتوا و تعامل آنلاین با کاربر و تشویق او به خرید .
-
ایده های نو برای رسیدن به درآمد
هرچه ایده های نوآورانه ای داشته باشید ، از رقیبان جلو خواهید افتاد و سهم بازار فروش آنلاین رو مال خود خواهید کرد .
-
ایجاد مشتریان با کیفیت
برای داشتن مشتریانی با کیفیت و دائمی باید ابتدا مشتریان هدف خود را شناسایی کرده و با توجه به نیاز مشتریان هدف ، محتواهای داخل سایت خودمان را بهینه سازی و به اصطلاح ( کاربر پسند ) کنیم .
-
تبلیغات آنلاین
تبلیغات در هر کسب و کاری همیشه باعث دیده شدن شما می شوند . کافی است زمان و مکان مناسب برای تبلیغ خود را شناسایی کنید . تبلیغات می تواند متنی باشد ( شعار ) ، میتواند تصویری باشد ( پوستر ) ، میتواند ویدیویی باشد ( تیزر ) و یا می تواند صوتی باشد.
-
بهبود رتبه وبسایت در گوگل ( سئو )
برای دیده شدن بیشتر کسب و کار باید در نتایج اولیه گوگل خودی نشان دهید و جز برترین ها باشید . برای رسیدن به این جایگاه شما نیاز به علم سئو که یکی از خدمات دیجیتال مارکتینگ است مسلط باشید .
-
برند سازی و مرجع شدن
اگر استارتاپ ای هستید که قصد عظیم سازی کسب و کار خود را دارید ، نیاز به داشتن برند منحصر به فرد خود را دارید . برند باید دارای لوگو و نام تجاری کسب و کار شما باشد . مرجع شدن یا به اصطلاح : ( سر زبان ها افتادن ) ، موجب رشد به سزای کسب و کار شما می شود .
-
بازاریابی شبکه های اجتماعی
در کنار داشتن وبسایت ، فعالیت در شبکه های اجتماعی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و در رشد کسب و کارشما بسیار موثر است . با لینک سازی و ساخت محتوا های جذاب و منحصر به فرد می توان کاربران را به سمت خود جذب کرد .
-
تولید محتوا
مهم ترین و اصلی ترین قسمت منتهی می شود به تولید محتوا . برای جذب کاربر شما نیاز به محتوایی دارید که نظر کاربران رو جذب کنه و باعث جلب اعتماد فرد و در نهایت تبدیل کاربر به مشتری بشود . در همگی قسمت های مذکور ، تولید محتوا نقش اساسی رو ایفا می کند .
-
برنامه ریزی و استراتژي ها
داشتن یک فرد با تجربه که صادقانه از تجربیات خود برای رساندن کسب و کار شما به درآمد استفاده کند ، نیاز هر کارفرما می باشد . با داشتن یک استراتژي قوی و برنامه ریزی متعدد می توان طی مدتی به درآمد ثابت رسید .
یک دیجیتال مارکتر چه وظایفی دارد؟
بازاریابهای دیجیتال مسئول ایجاد و افزایش آگاهی نسبت به برند (Brand Awareness) و تولید مشتری راغب یا لید (Lead Generation) از طریق همه کانالهای دیجیتالی موجود (رایگان و پولی) هستند که در دسترس کسب وکار قرار دارد. از جمله این کانالها میتوان به وبسایت خود شرکت، شبکههای اجتماعی، موتورهای جستجو، ایمیل، تبلیغات و وبلاگ شرکت اشاره کرد.
معمولاً بازاریابهای دیجیتال برای هر کانال روی یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) متفاوت تمرکز میکنند تا بتوانند عملکرد شرکت در هر مورد را به درستی سنجیده و ارزیابی کنند. امروزه سِمَتهای مرتبط با دیجیتال مارکتینگ متعددی را میتوان در هر شرکت تعریف کرد. در شرکتهای کوچک یک نفر میتواند مسئولیت اجرای بسیاری از تاکتیک هایی که در بالا به آنها اشاره شد را بر عهده بگیرد، اما در شرکتهای بزرگ برای این تاکتیکها چندین کارشناس در نظر گرفته میشود که هر یک از آنها فقط روی یک یا دو کانال دیجیتال مارکتینگ خاص تمرکز دارند.
در اینجا به چند نمونه از این کارشناسان دیجیتال مارکتینگ اشاره میکنیم:
– مدیر سئو (SEO Manager)
شاخص اصلی در این زمینه ترافیک طبیعی یا ارگانیگ می باشد. به طور خلاصه، وظیفه و هدف مدیران سئو کسب رتبه برای کلمات کلیدی مناسب در صفحات نتایج جستجوی موتورهای جستجو است. فرد شاغل در این سمَت با استفاده از روشهای مختلف بهینه سازی برای موتورهای جستجو یا همان سئو، معمولاً به طور مستقیم با تولیدکنندگان محتوا همکاری میکند تا اطمینان حاصل شود که محتوای تولید شده در موتورهای جستجو و بهخصوص گوگل عملکرد خوبی خواهد داشت.
– کارشناس بازاریابی محتوایی
شاخص اصلی در اینجا زمان حضور در صفحه، مجموع ترافیک وبلاگ، تعداد مشترکان و میزان به اشتراکگذاری می باشد. کارشناسان بازاریابی محتوا مسئولان تولید و انتشار محتوای دیجیتال مارکتینگ هستند. آنها همیشه تقویم تولید و نشر محتوا را زیر نظر دارند و تلاش میکنند تا انواع مختلفی از محتوا را در استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ خود بگنجانند. این کارشناسان با هدف کسب اطمینان از هماهنگی محتوا با محصولات و خدماتی که توسط کسب وکار ارائه میشود، غالباً با کارکنان سایر بخشها تعامل نزدیکی دارند.
– مدیر شبکههای اجتماعی (Social Media Manager)
شاخص اصلی در این زمینه تعداد دنبال کنندگان، تعداد impression، میزان به اشتراکگذاری پست ها است. استنباط نقش مدیر شبکههای اجتماعی از عنوان شغلی وی کار دشواری نیست، اما اینکه مدیریت چه شبکههایی را در دست بگیرد به حوزه فعالیت شرکت بستگی خواهد داشت. این کارشناس برای انتشار محتوای نوشتاری و دیداری شرکت، در شبکههای اجتماعی مختلف برنامهریزی میکند. به علاوه، ممکن است که برای تنظیم استراتژی به منظور تعیین اینکه کدام محتوا برای چه شبکهای متناسبتر است با کارشناس بازاریابی محتوا همکاری داشته باشد.
نکته: منظور از impression در شاخص عملکردی بالا، تعداد دفعاتی است که پستهای کسب وکار در فید خبری یک کاربر ظاهر میشوند.
– هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی
شاخص اصلی در اینجا نرخ باز شدن ایمیل، میزان کلیک خوری کمپین، میزان تولید مشتری راغب و نرخ تبدیل می باشد. هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی کسی است که انتخاب و مدیریت نرمافزاری که امکان درک رفتار مشتریان و سنجش رشد کسب وکار را برای تیم بازاریابی فراهم میکند را، برعهده دارد. از آنجاییکه بسیاری از فعالیتهای مرتبط با بازاریابی که در بالا به آنها اشاره شد معمولاً به شکل مجزا و به صورت جداگانه انجام میگیرند، وجود کسی که بتواند این اقدامات دیجیتال مارکتینگ را در قالب کمپینهای مختلف دستهبندی کرده و عملکرد هر کمپین را زیر نظر بگیرد، ضروری است.
حرف آخر
دیجیتال مارکتینگ مفهوم گسترده ای است که تمامی اقدامات مرتبط با بازاریابی از طریق اینترنت و فناوری های الکترونیکی را در برمی گیرد. باید توجه داشته باشید که هر اقدام و روشی برای همه کسب و کارها موثر واقع نخواهد شد و بدون برنامه نمی توان راه به جایی برد، لذا باید با انجام تحقیقات و بررسی های لازم یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ دقیق و جامع را تنظیم کنید که جزئیات بهره برداری از هر یک از روش ها و کانال های مختلف دیجیتال مارکتینگ را مشخص می کند.
در نهایت، دیجیتال مارکتینگ مستلزم دقت نظر و پیگیری و نظارت مستمر است و تنها از این طریق است که در مدت نسبتا کوتاهی می توانید به سرمنزل مقصود دست پیدا کنید.
دیدگاهتان را بنویسید